موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل لینک
هوشمند نويسندگان |
زندگی
وقتی نگام به نگات افتاد قلبم به تپش افتاد پاهام سست شد فقط تونستم با تمام وجود فریاد بزنم واااااااااااااااای سوسک نظرات شما عزیزان:
اجی حالا ی سوسکه دیگه....
این همه وحشت لازمه جدا؟!؟!؟!!پاسخ:قوربونت داداشی سمیرا
ساعت0:25---1 تير 1392
پاسخ:سمیرا جون سوسک که ترس نداره
|
|||
|